داستان از جایی آغاز میشود که یک اشراف زاده ی وان،که از قضا خود و خانواده اش در منطقه به دلیل خدمتشان به روستاییان محبوبیت دارند،برای گشت و گذار به روستا عازم می شود دهکده ای که درگیر قحطی هم است.آن جا طی بحثی،متهمش میکندد که با پروسی ها حمایت کرده....ادامه این داستان واقعی رو شما بخونید